دانلود پایان نامه
با موضوع
بررسی رابطه بین هوش هیجانی وحمایت اجتماعی با سلامت روان در سالمندان شهر بندرعباس
فایل بصورت ورد
تعداد صفحات:
177
در زیر بخش هایی از فایل دانلودی را مشاهده میفرمایید:
دانشگاه آزاد اسلامي
واحد علوم و تحقيقات هرمزگان
پایاننامه جهت اخذ درجهی کارشناسی ارشد در رشتهی روانشناسی بالینی
عنوان:
بررسی رابطه بین هوش هیجانی وحمایت اجتماعی با سلامت روان در سالمندان شهر بندرعباس
فهرست مطالب
فصل اول: موضوع پژوهش
فصل دوم: پیشینهی پژوهش
2-1-1-1 تعاريف هوش هيجاني.. 18
2-1-1-3 ويژگيهاي هوش هيجاني. 23
2-1-1-4 طبقه بندي بار - اُن.. 25
2-1-1-6 سير مطالعهي هوش هيجاني.. 26
2-1-1-7 اندازه گيري هوش هيجاني.. 29
2-1-1-8 هوش هيجاني و بيماريهاي رواني.. 31
2-1-1-9 ابراز هيجان و پيامدهاي آن در قلمرو سلامت.. 33
2-1-1-10 يادگيري تنظيم هيجانات براي برخورداري از سلامت بهتر روان و بدن.. 35
2-1-1-11 افزايش هوش هيجاني.. 36
2-1-1-12 مدل هوش هيجاني ماير و سالووي.. 41
2-1-2-1 تعاریف حمایت اجتماعی.. 46
2-1-2-2 دلایل عدم احساس حمایت اجتماعی.. 51
2-1-2-3 مقایسهی نقش خانواده ودوستان در احساس حمایت اجتماعی سالمندان.. 52
2-1-2-4 نقش حمایت اجتماعی بر زندگی سالمندان.. 53
2-1-3-1 تعریف سلامت روان:.. 56
2-1-3-3 تعریف بهداشت روان در فرهنگهای مختلف:.. 64
2-1-3-4 اصول بهداشت روانی:.. 66
2-1-3-5 معيارهاي بهداشت رواني در مكتب اسلام:.. 68
2-1-3-6 تعريف بهداشت رواني و سه سطح پيشگيري.. 69
2-1-3-7 خصوصیات افراد دارای سلامت روانی:.. 72
2-1-3-8 نقش خانواده در تامین سلامت روان:.. 75
2-1-3-9 نظریات مرتبط با سلامت روانی:.. 75
2-1-3-9-1 نظریه ی زیگموند فروید:.. 76
2-1-3-9-3 نظریهی سالیون :. 77
2-1-3-9-4 نظریه ی کارل راجرز :.. 78
2-1-3-9-5 نظریهی آلبرت الیس :. 78
2-1-3-10 نظریات نوین مبتنی بر شناخت درمانی:.. 80
2-1-3-10-1 نظریهی ویلیام گلاس:. 80
2-1-3-10-2 نظریهی اسکنیر :. 81
فصل سوم: روش پژوهش
3-3 نمونه و روش نمونهگیری. 103
3-4 روش جمعآوری دادهها و اجرای تحقیق. 103
الف) پرسشنامه هوش هیجانی شانه.. 104
ب)پرسشنامه حمایت اجتماعی.. 105
3-6روش تجزیه و تحلیل دادهها. 109
فصل چهارم: یافتههای پژوهش
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5-1 بررسی فرضیههای پژوهشی. 124
5-3-1 پیشنهادهای کاربردی.. 131
منابع
فهرست جداول
جدول 4-2: توزیع سنی شرکتکنندگان در پژوهش. 66
جدول 4-3: اطلاعات مربوط به سطح تحصیلات شرکتکنندگان در پژوهش 92
جدول 4-4: ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش... 93
جدول 4-5: نتایج تحلیل رگرسیون نقش هوش هیجانی بر سلامت روان 94
جدول 4-6: نتایج تحلیل رگرسیون نقش هوش هیجانی بر نشانههای جسمانی.. 95
جدول 4-7: نتایج تحلیل رگرسیون نقش هوش هیجانی بر علائم اضطراب.. 95
جدول 4-8: نتایج تحلیل رگرسیون نقش هوش هیجانی بر اختلال در کنش اجتماعی.. 96
جدول 4-9: نتایج تحلیل رگرسیون نقش هوش هیجانی بر علائم افسردگی 96
جدول 4-10: نتایج تحلیل رگرسیون نقش حمایت اجتماعی بر سلامت روان. 97
جدول 4-11: نتایج تحلیل رگرسیون نقش حمایت اجتماعی بر نشانههای جسمانی.. 98
جدول 4-12: نتایج تحلیل رگرسیون نقش حمایت اجتماعی بر علائم اضطراب.. 98
جدول 4-13: نتایج تحلیل رگرسیون نقش حمایت اجتماعی بر اختلال در کنش اجتماعی.. 99
جدول 4-14: نتایج تحلیل رگرسیون نقش حمایت اجتماعی بر علائم افسردگی.. 100
فهرست نمودارها
نمودار 4-1: توزیع سنی شرکت¬کنندگان در پژوهش.. 93
نمودار 4-2: اطلاعات مربوط به سطح تحصیلات شرکتکنندگان در پژوهش 93
چکیده:
هدف اين پژوهش بررسی رابطه بین هوش هیجانی و حمایت اجتماعی با سلامت روان سالمندان شهر بندرعباس بوده است. اين پژوهش از نوع پژوهش هاي همبستگي بود. جامعه آماری شامل زنان ومردان سالمند (بالای 65 سال) صندوق بازنشستگی کشوری شهر بندرعباس در سال 1391 به تعداد 758 نفر بود که نمونه این تحقیق شامل 256 نفر بود که به شکل تصادفی ساده انتخاب شدند. براي اندازه گيري متغيرها، از پرسشنامه هوش هیجانی شانه، پرسشنامه حمایت اجتماعی شریورن و استورارت و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) استفاده شد. تحلیل دادههای به دست آمده با آزمون تحلیل رگرسیون انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که هوش هیجانی و حمایت اجتماعی همبستگی معناداری با سلامت روان و مؤلفههای نشانههای جسمانی، علائم اضطراب، اختلال در کنش اجتماعی و علائم افسردگی دارند. بهعلاوه نتایج نشان داد که متغیرهای هوش هیجانی و حمایت اجتماعی قابلیت بالایی در پیشبینی سلامت روان و مؤلفههای آن دارند بدین ترتیب که افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند و از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند دارای سلامت روان بالاتری نیز میباشند.
واژههای کلیدی: هوش هیجانی، حمایت اجتماعی، سلامت روان، سالمندان.
فصل اول
موضوع تحقیق
1-1مقدمه
هيجانات رويدادهاي دروني هستند كه زير مجموعه هاي روان شناختي بسياري نظير؛ پاسخ هاي زيست شناختي، شناخت ها و آگاهيهاي هشيار را هماهنگ مي سازند. هنگامي كه رابطه شخص با خانواده و با همه انسان ها تغيير كند، هيجانات شخص نيز، تغيير خواهند كرد.
به عنوان مثال: شخصي كه خاطرات شيريني از دوران كودكي به خاطر آورد، ممكن است دنيا به نظرش شاداب تر و بسيار مسرت بخشتر به نظر آيد. زيرا هيجانات روابطي را در اين حس (فضا) ميكنند كه تداعي كننده معنايي مرتبط با اين روابط مي باشند. هوش هيجاني اصطلاح نسبتاً جديدي است كه در تكميل مفهوم هوش سنتي بر سهم اجتماعي، شخصي و هيجاني دررفتار هوشمندانه تأكيد دارد (ماير و سالووي، 2001).
هوش هيجاني به عنوان يك مفهوم جديد از دهه 1990 وارد ادبيات روان شناختي شده و حاصل در هم تنيدگي دو حس هيجاني و عقلاني و رابطه متقابل عقل و احساس است.
هوش هيجاني مولفه تازه اي است كه خيلي از محققان به كاربرد آن در امور مختلف علاقمندند. نظريه هوش هيجاني و ديدگاه يوسني درباره پيش بيني عوامل موفقيت در زندگي از جمله پيشرفت تحصيلي و مقابله كارآمد با عوامل فشارزا به عنوان منشأ اختلالهاي رواني فراهم مي آورد، زيرا بسياري از ويژگي هاي شخصيتي همچون همدردي، خودگرايي، خوش بيني، خودانگيختگي، كنترل تكانه ها، خودآگاهي و مديريت هيجان، زمينه ساز موفقيت در عرصه هاي گوناگون زندگي هستند.
به نظر مي رسد هوش هيجاني از شخصيت و شاخص هاي شناختي (مثل هوشبهر) متمايز است و در پيش بيني پيامدهاي واقعي و اساسي زندگي موثر باشد. به عبارت ديگر «هوش هيجاني ممكن است بهترين پيش بيني كننده موفقيت شخص در زندگي باشد» (سياروچي و همكاران، 2001).
افرادي كه از هوش هيجاني پاييني برخوردارند قادر نيستند از سازوكارهاي منسجم و منظم استفاده كنند بنابراين مستعهد ابتلاء به اختلالات اضطرابي مي باشند (سياروچي و همكاران، 2001). در مورد سلامت و بهداشت رواني ديدگاه ها و تعاريف زيادي آورده شده است و عوامل زيادي در داشتن و نداشتن بهداشت و سلامت رواني ذكر شدهاند : شناخت خود و محيط، داشتن ثبات عاطفي، تسلط بر هيجان ها، پذيرش مسئوليت، توانايي گرفتن تصميمات شخصي، داشتن توانايي رويارويي با مشكلات و استدلال ها (پورافكاري، 1379)، بهداشت رواني را نيز ميتوان نوعي قابليت ارتباط هماهنگ با ديگران، تغيير و اصلاح محيط فردي و اجتماعي، حل تضادها و تمايلات شخصي به طور مناسب و منطقي داشت (گنجي، 1376).
از عوامل مهم در سلامت رواني افراد هيجانات مي باشند. به طور كلي توانايي هاي هيجاني براي تشخيص پاسخ هاي هيجاني مناسب در مواجهه با رويدادهاي روزمره، گسترش دامنه بينش و ايجاد نگرش مثبت درباره وقايع و هيجانات، نقش موثري دارند. بنابراين افرادي كه توانايي، كنترل و استفاده از اين توانش هاي هيجاني را دارند از حمايت اجتماعي، احساس رضامندي و سلامت رواني بيشتري برخوردار خواهند شد.
امروزه بسياري از پژوهشگران معتقدند كه اگر فرد، از لحاظ هيجاني توانمند باشد بهتر مي تواند با چالش هاي زندگي مواجهه شود و در نتيجه از سلامت رواني بهتري برخوردار خواهد شد (سياروچي و همكاران، 2002، به نقل از نوري، 1383).
سلامت رواني به نحوه تفكر، احساس و عمل اشخاص بستگي دارد و به طور كلي افرادي كه از سلامت رواني برخوردارند نسبت به زندگي نگرشي مثبت دارند و آماده برخورد با مشكلات زندگي هستند. در مورد خود و ديگران احساس خوبي دارند. در محيط كار و روابطشان مسئوليت پذير مي باشند، وقتي از سلامت رواني برخوردار باشيم انتظار بهترين چيزها را از زندگي داريم و آماده برخورد با هر حادثهاي هستيم، هر چه فرد بهتر بتواند خود را با محيط و مشكلات پيرامونش سازگار كند از هوش هيجاني برخوردار است. ما با آموختن ويژگيهاي سلامت رواني بهتر مي توانيم به روح و روان متعادل و شاد دست پيدا كنيم و هوش هيجاني خود را ارتقاء دهيم. نظر هوش هيجاني، ديدگاه جديدي در زمينه پيش بيني موثر بر موفقيت و همچنين پيشگيري اوليه از اختلالات رواني فراهم ميكند كه كامل كننده علوم شناختي، اعصاب و رشد كودك است (بار – ان، 2000). نظريه هوش هيجاني چهارچوب جديدي از مدل پيشگيري اوليه در بهداشت رواني ارائه مي كند. مفهوم هوش هيجاني را مي توان در موقعيت هاي آموزشي مانند دبيرستان، مدارس فني، دانشگاه ها، براي كمك به روانشناسان مدارس و مشاوران در شناسايي آن دسته از دانش آموزاني كه نمي توانند به طور موثر با نيازهاي تحصيليشان كه ممكن است به اخراج از مدرسه يا مشكلات هيجاني بينجامد، به كاربرد (بار – ان، 2000).
حمايت اجتماعي به معناي واكنش افراد نسبت به نفس وجود فرد است؛ بدون توجه به اينكه چه ويژگيهاي مثبت يا منفياي وجود دارد. به عبارت ديگر افراد يك جامعه يا گروه، بايد يكديگر را تاييد كنند؛ بدون در نظر گرفتن كاستيها و ناتوانيها يا موفقيتها و تواناييها. اين نكته به ويژه در سنين کهنسالی اهميت دارد. يك شخص بايد در گروه خود پذيرفته شود؛ نه به خاطر اينكه پول دارد و براي ديگران خرج ميكند بلکه به خاطر خود فرد باید مورد حمایت قرار گیرد (باوی، 1383). بنابراین حمایت اجتماعی از عوامل تأثیرگذار در سلامت روان مییاشد.
rad394_1546859969_20451_3266_1901.zip0.50 MB |